کالکشن
آرتور فِلک، در شهر گاتهامِ تاریک و پر از جنایت زندگی می کند. او رویای تبدیل شدن به یک کمدین مشهور را دارد، اما توسط جامعه تحقیر و نادیده گرفته می شود. پس از اینکه به طور تصادفی سه مرد والاستریتی را در مترو می کشد، تبدیل به نمادی از شورش مردم فقیر علیه ثروتمندان می شود...
بیلی بتسون، به طور اتفاقی توسط جادوگر باستانی انتخاب می شود و با گفتن کلمه شزم، به ابرقهرمانی بالغ با قدرت های خارق العاده تبدیل می گردد. او با کمک دوست نابغه اش، فردی فریمن، شروع به کشف توانایی هایش از جمله پرواز، قدرت فوق بشری و پرتاب صاعقه می کند...
در جزیرهای بهنام، موتونوی، مردم زمانی دریانوردان ماهر بودهاند، اما پس از دزدیده شدن قلب الههی طبیعت، تِی فیتی، توسط، ماوئی، حیات جزیره از بین میرود و خدای گدازهی آتشفشان، تِیکا، خلق میشود. موانا، دختر رئیس قبیله، مأمور بازگرداندن قلب به تِی فیتی و نجات مردم میشود...
رد، پرندهای تندخو، به همراه دوستانش، چاک و بمب، متوجه نیت پلید خوکهای سبزی میشود که به جزیره پرندگان آمدهاند تا تخمهای آنها را بدزدند. وقتی تخمها دزدیده میشوند، رد و دوستانش به همراه سایر پرندگان تصمیم میگیرند برای نجات آنها به جزیره خوکها بروند...
ماکسیموس، ژنرال محبوب رومی، پس از خودداری از اطاعت از امپراتور جدید، کومودوس، به بردگی گرفته میشود و به عنوان گلادیاتور مجبور به مبارزه میشود. او با نمایش قدرت و مهارت در میدان نبرد، به رم بازمیگردد تا در کولوسئوم مقابل کومودوس بایستد...
دو دوست به نامهای لوید کریستماس و هری دان که پس از از دست دادن شغلشان، تصمیم میگیرند برای پیدا کردن زن رؤیایی لوید، مری سوآنسون، به کلرادو سفر کنند. آنها بهطور تصادفی وارد یک دسیسه جنایی میشوند و در این مسیر، بهطور غیرمستقیم، اف بی آی، را به دزدان راهنمایی میکنند...
پس از انفجار در معدن، حدود ۲۶ معدنچی دفن میشوند. تنها راه نجات آنها استفاده از تجهیزات سنگین برای مهار نشت گاز متان است. بهدلیل وزن بسیار زیاد تجهیزات، انتقال هوایی ممکن نیست. بنابراین تجهیزات توسط سه کامیون بزرگ باید از طریق جادههای یخی عبور داده شوند...
گروهی از مرغها که در یک مزرعهی انگلیسی زندانی شدهاند و زندگیشان در معرض خطر قرار دارد. مرغی به نام جینجر، به همراه دیگر مرغها به امید فرار از مرگ به کمک یک خروس به نام راکی، که ادعا میکند میتواند پرواز کند، برای یاد گرفتن پرواز و فرار از مزرعه تلاش میکنند...
سنجاب خرابکاری به نام سارلی، که باعث از بین رفتن ذخایر غذایی زمستانی برای سایر حیوانات پارک میشود، از پارک اخراج میشود. او به همراه دوست خود، موش بادی، تلاش میکند تا وارد فروشگاه آجیل شود و به حیوانات کمک کند تا منابع غذایی لازم برای زمستان را به دست آورند...
دکتر رُز کاتر، که به عنوان روانشناس در بیمارستان روانی کار می کند، پس از مشاهده خودکشی یکی از بیمارانش، دچار تجربیات عجیب و غیرقابل توضیحی میشود. او متوجه میشود این حوادث ناشی از یک نفرین است که قربانیان را وادار به خودکشی میکند و به شاهدان منتقل میشود...
در اواخر قرن نوزدهم در غرب وحشی آمریکا، اسب وحشی و شجاعی به نام اسپیریت رهبری گلهای از اسبهای نژاد کیگر ماستنگ را بر عهده دارد. او در دشتهای وسیع زندگی میکند و آزادی را بالاتر از هر چیزی میداند. یک روز، اسپیریت توسط ارتش ایالات متحده اسیر میشود...
مارلین، ماهی دلقک محافظهکار، پس از ربوده شدن پسرش نیمو، سفری پرخطر در سراسر اقیانوس را آغاز میکند. نیمو در یک آکواریوم دندانپزشکی در سیدنی گیر میافتد و با گروهی از ماهیهای اسیر دوست میشود که به رهبری، جراح، ماهی پیر، برنامهای برای فرار میچینند...