سینما
هیولایی مرموز در موزه تاریخ طبیعی شیکاگو که شروع به کشتار انسان ها میکند. دکتر مارگو گرین و کارآگاه وینسنت دی آگوستینو متوجه میشوند این موجود ترسناک نتیجه یک آزمایش ژنتیکی است که طی آن، دی ان ای، انسان با یک گیاه باستانی آفریقایی ترکیب شده است...
موانا، توسط اجداد راهبرش فراخوانده میشود تا، موتوفِتو، جزیرهای افسانهای که به باور آن ها باعث متحد شدن قبایل اقیانوس آرام می شود را پیدا کند. او و دوستانش در مسیر با، نالو، خدای طوفان که عامل دشمنی میان جزایر است، روبرو میشوند...
در جزیرهای بهنام، موتونوی، مردم زمانی دریانوردان ماهر بودهاند، اما پس از دزدیده شدن قلب الههی طبیعت، تِی فیتی، توسط، ماوئی، حیات جزیره از بین میرود و خدای گدازهی آتشفشان، تِیکا، خلق میشود. موانا، دختر رئیس قبیله، مأمور بازگرداندن قلب به تِی فیتی و نجات مردم میشود...
پس از یک طوفان شدید، مهای مرموز شهر کوچکی در ایالت مِین آمریکا را فرا میگیرد. دیوید دریتون به همراه پسرش بیلی و همسایهشان برای تهیه مایحتاج به یک سوپرمارکت محلی می روند. آن ها به زودی متوجه میشوند که این مه، موجودات هیولایی و کشندهای را در خود پنهان کرده است...
شیندلر، تاجر آلمانی عضو حزب نازی، با ارتباطاتی که دارد کارخانهای برای تولید وسایل پوششی برای ارتش آلمان به دست میآورد. او با انگیزه سود یهودیان را در کارخانه استخدام می کند، اما در ادامه کم کم متوجه می شود این کار جان انسان های زیادی را نجات می دهد...
زندگی فیلیپ پتی، مرد فرانسویِ هنرمندی که در سال ۱۹۷۴ بدون داشتن شبکه ایمنی، اقدام به پیادهروی خطرناک و حرکات نمایشی روی سیمی به ارتفاع ۴۱۰ متر، بین برجهای دوقلوی مرکز تجارت جهانی نیویورک کرد. این کار پتی نزدیک به یک ساعت به طول انجامید...