سینما
پس از انفجار در معدن، حدود ۲۶ معدنچی دفن میشوند. تنها راه نجات آنها استفاده از تجهیزات سنگین برای مهار نشت گاز متان است. بهدلیل وزن بسیار زیاد تجهیزات، انتقال هوایی ممکن نیست. بنابراین تجهیزات توسط سه کامیون بزرگ باید از طریق جادههای یخی عبور داده شوند...
در اواخر قرن نوزدهم در غرب وحشی آمریکا، اسب وحشی و شجاعی به نام اسپیریت رهبری گلهای از اسبهای نژاد کیگر ماستنگ را بر عهده دارد. او در دشتهای وسیع زندگی میکند و آزادی را بالاتر از هر چیزی میداند. یک روز، اسپیریت توسط ارتش ایالات متحده اسیر میشود...
بیا، دختر بچهای است که پس از یک فقدان شخصی در زندگی اش، توانایی دیدن دوستان خیالی، ایف ها، را به دست میآورد. بیا، با کمک کال، یکی از این موجودات خیالی، تلاش میکند تا برای ایف ها که هویت و هدف خود را از دست دادهاند، خانههای جدیدی پیدا کند...
در جزیرهای بهنام، موتونوی، مردم زمانی دریانوردان ماهر بودهاند، اما پس از دزدیده شدن قلب الههی طبیعت، تِی فیتی، توسط، ماوئی، حیات جزیره از بین میرود و خدای گدازهی آتشفشان، تِیکا، خلق میشود. موانا، دختر رئیس قبیله، مأمور بازگرداندن قلب به تِی فیتی و نجات مردم میشود...
دکتر رُز کاتر، که به عنوان روانشناس در بیمارستان روانی کار می کند، پس از مشاهده خودکشی یکی از بیمارانش، دچار تجربیات عجیب و غیرقابل توضیحی میشود. او متوجه میشود این حوادث ناشی از یک نفرین است که قربانیان را وادار به خودکشی میکند و به شاهدان منتقل میشود...
شوالیه خسته از جنگ های صلیبی، به نام، بلاک، به همراه پیشکارش، یونس، به سوئد باز می گردند و با جامعه ای روبرو می شوند که در وحشت از مرگ و طاعون دست و پا می زند. در ساحل، بلاک با مرگ، مواجه می شود و برای به تأخیر انداختن سرنوشت خود، او را به یک بازی شطرنج دعوت می کند...